۱۳۸۹ اسفند ۱۱, چهارشنبه

دهستان کاخک مرکزیت روستای مرغش شامل روستاهای زیر است

دهستان كاخك:
--------------------------------------------------------
‌به مركزيت روستاي مرغش مشتمل بر 244 روستا، مزرعه و مكان به اسامي زير:
1 - ابراهيم‌آباد، 2 - اسپور، 3 - اسماعيل‌آباد، 4 - استاد، 5 - اغوك، 6 - اقفي، 7 - امرشك، 8 - امرشك حه، 9 - ايدو، 10 - ايراني، 11 - باقرآباد، 12 -‌باقرآباد جيگول، 13 - بخت‌آباد بالا، 14 - بخت‌آباد پايين، 15 - برجوك، 16 - بلوچي، 17 - بنفش، 18 - بهزاب سفلي، 19 - بهزاب عليا، 20 - بيد سوخته،21 - پايگاه زلزله‌سنج، 22 - پاي‌گدار، 23 - پاي‌گدار، 24 - پچك، 25 - پرويز، 26 - پهن‌عور، 27 - پهنه عمدو، 28 - پيرو، 29 - ترنج عليا، 30 - ترنج‌سفلي، 31 - تسكوك، 32 - تك آغل، 33 - تك بادام، 34 - تك پهن، 35 - تك چاه، 36 - تك چنار، 37 - تك چناركرش، 38 - تك خانيكي، 39 - تك‌درغنج، 40 - تك زو، 41 - تك زول سفلي، 42 - تك زول عليا، 43 - تك درواس، 44 - تك سربيشه، 45 - تك سنگ سفلي، 46 - تك سنگ عليا، 47 -‌تك شغالي، 48 - تك كروي، 49 - تك كج، 50 - تك لو، 51 - تك ميدان، 52 - تك نيك، 53 - جاري خون، 54 - جوانك، 55 - جوزيك، 56 - جونك،57 - چاه جبلردار، 58 - چاه سرخ، 59 - چاه قياس، 60 - چاه كم تلخ، 61 - چك‌آباد، 62 - چك‌آباد كهنه، 63 - چشمه زرد، 64 - چشمه خروج، 65 -‌چشمه سفيد، 66 - چشمه سفيد، 67 - چشمه قلي، 68 - چشمه نصير، 69 - حاجي‌آباد، 70 - حاجي
‌آباد سفلي، 71 - حاجي‌آباد عليا، 72 - حاجي احمد،73 - حسن‌آباد (‌خون‌آباد)، 74 - حسن‌آباد، 75 - حسن، بادجنگور، 76 - حسين‌اباد، 77 - حسين‌آباد، 78 - حسين‌آباد، 79 - حوض آخوند، 80 - حوض‌درخت بنه، 81 - حوض سرخ، 82 - حوض سفيد، 83 - حوض عقل بنر، 84 - حوض غلامات، 85 - حوض مختاري، 86 - خانك، 87 - خرم‌آباد، 88 -‌خلقوح بالا، 89 - خلقوح پايين، 90 - خليرو، 91 - درغنج، 92 - دوارزه، 93 - دوغ‌آباد، 94 - دهن چنار، 95 - ديسفان، 96 - دهنو، 97 - زقيچ، 98 - زقيح‌عليا، 99 - راسته سفلي، 100 - راسته عليا، 101 - رحمت‌آباد، 102 - رزگ، 103 - رضو، 104 - رمكن، 105 - رندان واج، 106 - رودگز، 107 - زمستاني‌پايين، 108 - زمستاني بالا، 109 - زوكلات، 110 - زيروك، 111 - زيروكوك، 112 - سارنگ سفلي، 113 - سرانگ عليا، 114 - سرخج، 115 - سريخون،116 - سريخون، 117 - سنجد سفلي، 118 - سنجد عليا، 119 - سندورك، 120 - سنگ سبز، 121 - سنگ سوراخ، 122 - سنگيدر، 123 - سنيگح، 124- سه‌گنج، 125 - سياه سنگ، 126 - ششك، 127 - شمس‌آباد، 128 - شورآباد، 129 - ظهري سفلي، 130 - ظهري عليا، 131 - ظهري وسطي، 132 - ؟؟،133 - عباس‌آباد، 134 - عباس‌آباد، 135 - عطاييه، 136 - علي‌ا
باد، 137 - عليرضا، 138 - علي منصوري، 139 - فخ، 140 - فخرآباد، 141 - قريه‌سنجتك، 142 - قلعه سفيد، 143 - قلعه سفيد عليا، 144 - قهوه‌خانه جاهدي، 145 - كال دهيار، 146 - بكوترك، 147 - كج‌آباد، 148 - كج دلك، 149 -‌ كرشك، 150 - كرم سفلي، 151 - كسك، 152 - كلا آهني، 153 - كلاته الهوردي، 154 - كلاته احمدي، 155 - كلاته احمددرزي، 156 - كلاته محمدعلي،157 - كلاته آخوند، 158 - كلاته افضلي، 159 - كلاته بهمن، 160 - كلاته ياسوخ، 161 - كلاته پايين، 162 - كلاته پاي گدار، 163 - كلاته پاي گدار عليا،164 - كلاته چرچم، 165 - كلاته محمدعلي، 166 - كلاته تك بخشي، 167 - كلاته تك نوغاب، 168 - كلاته تك‌لك، 169 - كلاته چمني، 170 - كلاته‌حاجي، 171 - كلاته حيدري، 172 - كلاته خرمنها، 173 - كلاته دروازه گوك، 174 - كلاته رجبعلي، 175 - كلاته رمضاني، 176 - كلاته شمس، 177 -‌كلاته شور، 178 - كلاته شور، 179 - كلاته شهاب، 180 - كلاته شيخ حسين، 181 - كلاته شيخي، 182 - كلاته صالح، 183 - كلاته عامر، 184 - كلاته‌علي‌اصغر، 185 - كلاته علي مراد، 186 - كلاته علي مرتضي، 187 - كلاته فتحعلي، 188 - كلاته قربان، 189 - كلاته كراويه، 190 - كلاته كربلايي حسين،191 - ك
لاته كربلا محمدعلي علي‌مراد، 192 - كلاته محمد رجبعلي، 193 - كلاته محمود شمشيركش، 194 - كلاته مزاري، 195 - كلاته مزار، 196 - كلاته‌ملا، 197 - كلاته ملاكهنه، 198 - كلاته ملاحسن، 199 - كلاته ملك‌زاده، 200 - كلاته مهدي، 201 - كلاته ميرزاتقي، 202 - كلاته نو، 203 - كلاته نوشتر،204 - كلاته ولي، 205 - كلان سفلي، 206 - كلان عليا، 207 - كل قرشان بلاا، 208 - كل قرشان پايين، 209 - كندل سفلي، 210 - كندل عليا، 211 - كندل‌وسطي، 212 - كوه قلعه سفلي، 213 - كوه قلعه عليا، 214 - گيلو، 215 - گل‌ارا، 216 - گلزار، 217 - گل مزار، 218 - لوشوي سفلي، 219 - لوشوي عليا،220 - ماه زوت، 221 - محسن‌اباد، 222 - محمدآباد، 223 - محمدآباد، 224 - محمدآباد (‌شاهراه)، 225 - محمدآباد سفلي، 226 - محمدعلي مراد، 227 -‌مرغش، 228 - مقاث، 229 - ملاآباد، 230 - ملش، 231 - ملوجان، 232 - مهاباد سفلي، 233 - مهاباد عليا، 234 - مهياباد سفلي، 235 - مهياباد وسطي،236 - ميهاباد عليا، 237 - ميموند، 238 - نجم‌آباد، 239 - نوغلامان، 240 - نهجز، 241 - ني‌چه‌زار، 242 - وجه‌آباد بالا، 243 - همت‌آباد، 244 -‌همت‌آباد.

۱۳۸۹ مهر ۲۲, پنجشنبه

گزیده ای از مطالب گاهنامه فجر ثامن نشریه داخلی هیئت ابولفضلی وصندوق قرض الحسنه فجر ثامن

اخبارشهرستان ماو تحليل وقايع :

مقدمه : صرف نظر از اخبار روزمره وحوادث خوشايند وناخوشايند، در طي اين مدت كه از انتشار شماره قبلي اين گاهنامه مي گذرد ، ما شاهد تغييرات سياسي زيادي در منطقه گناباد بوديم واميدواريم كه اين تغييرات سياسي موجبات گسترش وتوسعه هرچه بيشتر منطقه ما رافراهم كند. آنچه در اين تغييرات بايد مهم به نظر برسد خود تغييرات نيست ،بلكه پيامدهاي آن است.يكي از مهمترين تغييراتي كه ميتواند موجبات توسعه بيشتر منطقه ما بشود و ياخداي ناخواسته موجبات درجازدن بيش از پيش منطقه ما بشود موضوع انتخاب نماينده شهرستان در مجلس مي باشد.

1) انتخابات مجلس هشتم :دراوايل بهارسال87 انتخابات مجلس هشتم برگزار وجناب آقاي دكتر مهدي مهدي زاده به عنوان نماينده مردم شهرستانهاي گناباد وبجستان انتخاب شدند و جناب حجت الاسلام دكتر سيد محمود مدني بجستاني نماينده قبلي گناباد وبجستان با اختلاف آراي كمي نفر دوم و از راه يابي به مجلس محروم شد. دراين انتخابات آنچه قابل توجه بود و برخلاف پيشبيني ها اتفاق افتاد راي بالاي مردم بخش كاخك وروستاهاي اين بخش به آقاي دكتر مهدي زاده بود وهمين راي مردم بخش كاخك بود كه سرنوشت انتخابات را تعيين كرد وچنانچه فقط 50درصد مردم بخش كاخك به آقاي مدني راي مي دادند آقاي مهدي زاده نمي توانستند به مجلس راه يابند

2 ) سرکشي نماينده محترم مردم گناباد از مرغش:

سرکشي نماينده محترم مردم گناباداز روستاهاي حوزه انتخابيه گناباد و ازجمله، مرغش ما وهمچنين سخنراني درمسجد و گفتگو باتعدادي از اهالي وپاسخ به سوالات مردم يکي از برنامه هاي ايام عيد نوروز ايشان بود. اين جلسه عصر روز 3/1/1389 وباحضور اهالي مرغش و تعدادي از مرغشيهاي مقيم ،مشهد وتهران وهمچنين تعدادي از مردم روستاهاي مجاور، درمحل مسجد مرغش برگزار گرديد. ابتدا مسئول هيئت امناي مسجد مرغش به نمايندگي ازاهالي ضمن عرض خير مقدم به ايشان ، مشکلات ونابساماني هاي مرغش در زمينه خشکسالي وبيکاري ومهاجرت جوانان و. . . را بيان نمودوچندين درخواست براي حل مشکلات وهمچنين تقاضاي کمک وارائه راه حل براي اين مشکلات کردند. سپس آقاي دکتر مهدي زاده به بيان ديدگاههاي خود پيرامون علت اين مشکلات وراه حل اين مشکلات پرداختند، که ذيلاً به چند مورد آن اشاره مي کنيم.

بحث خشک سالي: ايشان خشک سالي را يک واقعيت پذيرفته شده مردم منطقه دانست و براي مقابله با اين معضل به راههاي جديد استفاده از آب وافزايش بهره وري آب اشاره نمودند و اعلام نمودند دولت براي مقابله با اين مشکل از طرح هاي نوين آبياري حمايت مي کند و هيچ راه ديگري براي افزايش بهره وري آب ومقرون به صرفه شدن کارهاي کشاورزي دراين منطقه وجود ندارد وتنها راه مقابله بااين وضع اسفبار خشکسالي را؛ يکپارچه سازي اراضي و استفاده از طرح هاي نوين آبياري تحت فشاردانستند.

بيکاري ومهاحرت مردم وخصوصاً جوانان: ايشان لازمه کار دربازار کار شهرستان راداشتن تخصص وتحصيلات بالا دانستند ، ايشان سپس براي اشتغال جوانان به امر آموزشهاي فني وحرفه اي اشاره نمودند ولازمه اشتغال پايدارجوانان را داشتن تخصص وفراگيري فنون مورد نياز بازار کار دانستند.ضمن اينکه درشهرستان با کمبود نيروي کار مواجه هستيم ولي بسياري از جوانان آمادگي کارهاي کنوني را ندارند ، به عبارتي ديگر يا فاقد مهارت هاي لازم هستند ويا تمايلي به برخي کارهاي موجود ندارند واشتغال به کار درکارهايي مانند نانوائي وساير کارهاي خدماتي درشهرهاي بزرگ را برکارهاي موجود درشهرستان ترجيح ميدهندو اين را يک مشکل فرهنگي دانستند که بايد نگرش افراد نسبت به کار اصلاح شود.

تحليل مطالب: آنچه قابل تامل است چندين سوال است، اگر انشا ا... اين پديده خشکسالي برطرف شود آيا بازهم بايد مثل اجدادمان با همان روشهاي توليد که از عصر حجر برايمان به ارث باقي مانده است به توليد ادامه دهيم؟ مسلماً درعصر حاضر اگر بخواهيم باهمان روشها به توليد محصولات کشاورزي بپردازيم و از تکنولوژي روز؛ازجمله، آبياري تحت فشار ويکپارچه سازي زمينهاي کشاورزي، استفاده نکنيم و درنتيجه به دليل پائين بودن راندمان توليد درواحد سطح در روشهاي کشاورزي ودامداري سنتي ، يقيناً کالاهاي توليدي ما بسيار گرانتر وپرهزينه تر از ديگران که از روشهاي نوين کشاورزي وتوليد بهره مي برند ،بدست خواهد آمد ودرنتيجه کالايي که گران توليد شده است قادر به رقابت با کالاي ارزان توليد شده نيست ودرهرصورت توليد سنتي ومبتني برروشهاي قديمي وغيرعلمي محکوم به نابودي وفناخواهد بود ، پس بهتر است هرچه زودتر به خود آييم وبا استفاده از روشهاي جديد به توليد بپردازيم . شاهد عرايضمان وضع کنوني بازار کالاهاي مختلف درشهرها مي باشد .چرا امروزه صنعت توليد کفش ،پارچه ودهها شغل ديگر درکشور به رکود وبيکاري عوامل توليد آن منتهي شده است. عده اي واردات کالاهاي مشابه خارجي راعامل اين نابساماني مي دانند . اين درست است، ولي همه ماجرا، اين نيست .ديگران وخصوصاً رقباي خارجي توليدات ما،در توليد محصولات خود علاوه بر هزاران نکته ظريف به اين نکته مهم توجه کافي نموده اند .آن نکته مهم اين است که آنها توليدات خود را برپايه ماشين توليد گذاشته اند ونه برپايه انسان. آنها خيلي پايبند به عادات خرافي گذشتگان خود نيستند وبه تحقيق وعلم روز بهاء ميدهند. يکي از نواقص فکري وبرنامه ريزي وتوليدي ما اين است که انسان وپديده هاي محيط زندگي او را ساکن وايستا فرض مي کنيم وبه عبارتي ديگر خيال مي کنيم مردم دنيادر خواب هستند وچون چنين فرض غلطي بر افکار ما حاکم مي شود ،هيچگاه به فکر نوآوري وپيداکردن روشهاي توليدي جديد نيستيم وحال آنکه دنياي امروز،دنياي رقابت وحذف رقيب است و برپايه پويائي وتحرک،تحقيق ونوآوري پايه گذاري شده است. و هر ملتي که با زمان پيش نرود عقب مي ماند واز قافله پيشرفت باز ميماند.بهتر است براي اينکه موضوع به ذهن شما نزديکتر وقابل تصورشود به محيط پيرامون خود نگاه کنيم وببينيم ، آيا نسبت به 50سال و صد سال وحتي هزارسال گذشته چه تغييراتي درامر آبياري مزارع ما صورت گرفته است؟ .واضح است ، براحتي درمي يابيم که تغييرات چنداني رخ نداده است.وفقط درموضوع ، هدايت آب به مزارع يک اتفاق کوچکي رخ داده است وآنهم آوردن آب از مظهر قنات به محل زمينها کشاورزي باجويهاي سيماني است. ولي در مهمترين بخش آبياري که همان آبياري غرقابي بوده است به همان شيوه هاي هزاران سال قبل عمل مي کنيم.وميليونها متر مکعب آب رادرسال به زمن تزريق مي کنيم وهيچ بهره اي از آن نمي بريم. علاوه براين خسارتهاي ديگري هم بوجود مي آوريم، که از ناحيه آبياري غرقابي به زمين وارد مي شود،ازجمله سفت شدن زمين ياهمان سفله بسته زمين وچندين عيب ونقص ديگر از جمله ضرروزيان آبياريهاي سنتي است.حال اين سوال پيش مي آيد که چه کنيم تا ازاين دورباطل خارج شويم؟. پاسخ اين است که بايد فکري اساسي وريشه اي بکنيم ، تا به اين سؤال وسؤالهاي فروان ديگري در اين ارتباط پاسخ دهيم. مثلاً چند سؤال زير که بايد پاسخ داده شود را براي مثال ذکر مي کنيم.

1 ) به فرض که خشکسالي برطرف شود،کدام نيروي کارکشاورزي وجود دارد که از آب استفاده کند.؟

2 ) آياکشاورزان موجود قادر به کشاورزي هستند. و قادرند فقط سبزي مصرفي مردم راتإمين کنند .؟

3 ) اين افراد موجود چه محصولي وباچه قيمتي مي توانند توليدکنند،که دربازار،از آنها خريداري شود.؟

4 ) از کل آب يک مدار که دقيقاً3125فنجان مي شود چه مقدار توسط مالکين آن مورد استفاده قرار مي گيرد وچه مقدار دردست افراد ديگر به صورت اجاره کاري قراردارد؟

5 ) آيا براي اين آب وزمين اجاره مناسبي به مالکين پرداخت مي شود.؟

6 )آياافرادي که آب وزمين مردم دردستشان است برايشان صرفه داردکه مبلغ بيشتري به مالک بپردازند.؟

7 ) درحال حاضر که خشک سالي هست چه محصولي بايد کاشته شود واگر انشا ا. . . ترسالي شد چه .؟

8 ) تقريباً تمام درختان مفيد ومثمر روستايمان از بين رفته است. آيا بايد بنشينيم وبراي درختان مرده عزاداري کنيم ويا بايد فکري ديگر کرد.؟

9 ) براي ريشه واصل وجودي حيات مرغش يعني ((قنات )) چه فکري بايد کرد.؟

10 ) براي توزيع عادلانه آب بين مالکين شيوه وطرحي جامع ومانع وجود دارد، تااز تضييع حقوق خٌرده مالکين وکٌل مالکين جلوگيري شود و همه روزه شاهد کَل کَل کردن ودرگيري مالکين بايکديگر نباشيم.؟ وچه مقامي صلاحيت دارد به اين وضع نابسامان پايان دهد.

11 ) آيا شوراي اسلامي روستا ويا دهيار، توانائي وصلاحيت رسيدگي به اين موضوعات رادارد.ومگر شوراي اسلامي روستا منتخب مالکين قنات وزمينهاي روستا مرغش هستند ويافقط، منتخب تعدادي از افرادساکن هستند که بعضي از آنها ،حتي يک قطره آب را درروستا مالک نيستند.؟

12 ) آيا . . .

جواب برخي از اين پرسش ها روشن وبرخي مبهم است. ولي آنچه مسلم است بايد يک عده اي از افرادمجرب و دلسوز که توانائي تجزيه وتحليل مشکلات وارائه راه حل براي برون رفت ازوضع موجودرا داشته باشند کمر همت ببندندو براي بر طرف کردن مشکلات ،پادررکاب کنند.

به دليل اينکه امروز وضع کشاورزي وساير مشکلات روستا از 30سال پيش بدتر شده است ،بايد طرحي نو دراندازيم وگرنه صد سال ديگر هم وضع به همين منوال بگذرد هرروز ازروز قبل بدتر خواهد شد.

وضع نابسامان قنات مرغش

دلايل و ضرورتهاي ايجاد يک تشكلي که وضع نامناسب قنات مرغش را بسامان کند. از چند سال قبل يک مشکل ذهن تعدادي از دلسوزان وفرهيختگان ما را به خود مشغول داشته است که برخود لازم دانستيم که به آن بپردازيم. همانگونه که مستحضر هستيد، وجود ميلياردها تومان سرمايه مردم به شکل زمين هاي کشاورزي و قنات مرغش وبا توجه به نوع مناسبات حاكم برمسئله مالكيت وحفظ ونگهداري اين سرمايه عظيم و به دليل عدم حضور مستمر مالكين درمرغش متأسفانه در حال حاضر به بدترين شكل ممكن با اين مسئله برخورد مي شود. شكي نيست كه هر مكاني وهر تأسيساتي اعم از اينكه كارخانه صنعتي باشد ياچاه كشاورزي ويا خدماتي ويا مسكوني وهرچه باشد به مرور زمان فرسوده مي شود ونيازمند تعمير ونگهداري مي باشد . چنانچه مالكين اين گونه مكانها به امر تعميرات سالانه آن توجهي نكنند بايستي شاهد افزايش سرعت تخريب اينگونه اماكن باشند. همانگونه كه مي دانيم از جمله عوامل طبيعي فرسايش طبيعت مي توان به سرما وگرما وباد وآب اشاره نمود .قنوات واز جمله قنات روستاي مرغش هم از اين قاعده كلي مستثني نيست . و به مرور زمان فرسوده ونيازمند بازسازي وتعميرات مي باشد . خشكساليهاي چند سال اخير مزيد برعلت شده وبر سرعت تخريب افزوده است. بعد از انقلاب اسلامي به دليل توجه دولت به امر مناطق روستائي واهميت بخش كشاورزي درنگاه مسئولين كشور ما شاهديم كه همه ساله درقالبهاي مختلف ، مثل ستاد حوادث و خشكسالي وغيره كمك هاي از جانب دولت به قنوات صورت مي گيرد . يكي از بارزترين نمونه هاي سوء مديريت قنات خود را درشكل اين مسئله نشان مي دهد .همه ساله شاهديم كه بودجه هاي واگذار شده به امر قنات موجبات اختلاف ونارضايتي مالكين را سبب مي شود تا جائي كه در سال گذشته حتي باعث درگيري بين چند نفر گرديد كه از اشاره به نام آنها خودداري مي كنيم. سال گذشته وسالهاي قبل ازآن هرنفري نظري داشت و همه هم درست مي گفتند ولي چرا اين گونه اختلافات پيش مي آيد ؟ يكي از دلايل مهم پيدايش اين اختلافات نبود يك سيستم مشروع وقانوني براي مديريت مسئله وهزينه كردن اين اعتبارات است .واضح است كه دولت اين اعتبارات را براي قنات روستا مي دهد ونه براي آدمهاي ساكن درروستا . ممكن است كساني درروستاساكن باشند كه مالك نباشند واگر هم مالك باشند سهمشان از قنات ناچيز باشد وروشن است كه نظر آنها نمي تواند تعيين كننده باشد زيرا كه آنها در امر قنات هيچ كاره اند واگر هم بطور مثال چند فنجان آب داشته باشند ،از جانب ديگر مالكين كه وكالت يا اختياركاري ندارند و در حقيقت دخالت آنها دراين مسئله نه شرعي است ونه قانوني است ولي از آنجائيكه تاكنون كسي عليه آنان مدعي نشده است بنابراين كسي به آنها كاري نداشته است .ولي اگرروزي احدي از مالكين معترض باشد وبخواهد از طريق قانون موضوع را دنبال كند براي اينگونه افراد كه بصورت غير قانوني در موضوع دخالت مي كنند مشكلاتي به دنبال خواهد داشت . اعمال مالكيت قنات و نحوه هزينه كردن اعتبارات واگذاري دولت وپوشش انهار همه ساله بنا به سليقه وبراساس اعمال نظر افراد غير مسئول انجام مي گيرد وشاهديم كه بودجه پوشش انهار بنابر منافع شخصي برخي از افراد خاص هزينه مي شود و اصولاٌ در اين زمينه نظر مالكين پرسيده نمي شود وچند نفر که عملشان وجاهت شرعي وقانوي ندارد تصميم گيري واقدام مي کنند که همين امر زمينه درگيري وغيبت وتهمت به ديگران رافراهم مي کند و اگر يكي از مالكين هم اعتراض نمايد آنرا دشمني باخود تلقي مي كنند وبر عليه او جوسازي ودشمن تراشي مي كنند. همه ما مي دانيم كه اگر قنات مرغش نبود و‌آب از قنات بيرون نمي آمد مرغش هم نبود، پس قنات يعني مرغش ومرغش يعني همين قنات و اگر اين قنات نبود هيچ بني بشري دراينجا ساكن نبود كه اسم مرغش باشد پس مي بينيد كه وجود مرغش به اين قنات وابسته است.و دليل بوجود آمدن مرغش همين قنات بوده است. حال سئوال مي كنم چرا بايد يك مجموعه كوچك مثل هيئت يا مسجد ويا حسينيه و غيره هيئت امنا ومتولي داشته باشد ولي يك سرمايه عظيمي مثل قنات كه داراي ده هانفر مالك صغير وكبير مي باشد و نيازمند تصميم گيرهاي مهمي است هيئت امنايي ومديري نداشته باشد.؟ وكارهاي مربوط به اين قنات توسط افراد غير مسئول وغير منتخب مالكين انجام گيرد؟ وچرا اداره امور اين قنات بايستي به امان خدا رها شده باشد.؟ آيا مراقبت ونگهداري و تعمير ولايروبي وبازسازي ساليانه و مرمت قنات كه بزرگترين سرمايه مرغش است نبايستي مديريت شود؟ آيا نظر مالكين قنات در حال حاضر اعمال مي شود وآيا يكنفر از مالكين در تصميم گيري ها دخالت دارد ؟ همه مالكين معتقدند ،در حال حاضر اينهايي كه تصميم مي گيرند نه مشروعيت دارند ونه مقبوليت ونه وجاهت قانوني وشرعي دارند . روش كنوني مربوط به دوران گذشته است كه درحال حاضر هيچ ارزشي ندارد. از آنجائيكه قنات سرمايه مالكين ومتعلق به مالكين آن است ودرمدار 5/12 شبانه روز يعني 3125 فنجان آب در هر مدار متعلق به مالكان آن است . لذا بايد همين مالكين براي مديريت مايملك خود افرادي را انتخاب كنند ،تا اين افراد بعنوان هيئت امناي قنات از طرف مالكين اداره امورات مربوط به قنات را برعهده بگيرندو هرگونه تصميم گيري درارتباط باامور قنات ،آب زراعي وانهار ومرمت آنها را مديريت كنند وديگر شاهد دخالت هاي نابجاي افراد غير مسئول و همچنين درگيري ودعواهاي آنچناني نباشيم . آياچاره كار چيست؟ واضح است بايد مطالعاتي از جانب افراد دلسوزي که کفايت وتوانائي چنين کاري را داشته باشند صورت بگيرد. آنها ابتدا بعنوان هيئت موسس اين کار بزرگ ، با مطالعه تاريخچه اين گونه مسائل ومشاوره درزمينه هاي حقوقي وثبتي و بررسي ابعاد قضيه به يک جمع بندي برسند وسپس با ارائه راه کارهاي عملي ومتناسب وبعد از تهيه مقدمات و احصاء کاروموضوع وگرد هم آمدن مالکان وتشکيل هيئت امناء يک مجموعه اي مرکب از منتخبين مردم ، امر مديريت قنات وهرآنچه مربوط به آن است را بر عهده بگيرند. تا به يکي از سؤالات چندگانه بالا پاسخي مناسب داده شود. والسلام .ضمناً دوستان عزيزي که به اينترنت دسترسي دارند،آدرسهاي زير فراموشتان نشود

۱۳۸۹ فروردین ۲۰, جمعه

دیدار جناب دکتر مهدی زاده ازمرغش مرکز دهستان مرکزی بخش کاخک



دیدار جناب دکتر مهدی زاده ازمرغش مرکز دهستان مرکزی بخش کاخک جناب استاد دکتر مهدی زاده نماینده محبوب ومردمی شهرستان های گناباد وبجستان درمجلس شورای اسلامی درایام نوروز سال1389 درمیان اهالی روستاهای دهستان مرکزی بخش کاخک وحاضر شدند وضمن رسیدگی به دلمشغولیهای این مردم همت گماشتند .این تلاشها بیانگر عزم جدی این شخصیت محبوب ومردمی می باشد. ایشان با حضور درتمامی روستاهای که دارای سکنه درخور توجهی هستند وبا شنیدن حرف مردم به پیگیری امورات آنهامی پردازند. روستاهائیکه ایشان مورد بازدید قراردادند عبارتند از نجم آباد، برجوک, کبوترکوه، مهاباد، حسن آباد، استاد،رضو ، رزگ ، خان آباد، کلاته شمس ومرغش مرکز دهستان مرکزی بخش کاخک بود .ایشان با حضور در میان مردم مرغش مرکز دهستان مرکزی بخش کاخک به بیان ریشه ها ی محرومیت ها وعلت مشکلات موجود پرداختند و برای برون رفت از وضع موجود نسبت به راهنمائی مردبیاناتی را ایراد فرمودند. درپایان ایشان با ذکر این نکته که برای انتقال مشکلات خود به اینجانب بادفتر نماینده درشهرستان درتماس باشید ومشکلات خود را منعکس وپیگیری نماید .سپس ایشان جهت رفتن به سایر روستاهای دهستان مرکزی بخش کاخک نظیر ؛ پچک ، ایدو، خانیک، دیسفان وکلات وغیره با مردم مرغش که برای استقبال وبدرقه ایشان از ساعات اولیه صبح تا هنگام غروب درمحدوه مسجد حضور داشتند خدا حافظی نمودند.

۱۳۸۸ شهریور ۱, یکشنبه

روستاي مرغش مركز دهستان مرکزی بخش كاخك

روستای مرغش مرکزدهستان مرکزی بخش كاخك درمشرق شهر و بخش كاخك از شهرستان گناباد واقع شده است و منطقه كوهستاني و پايكوهي جنوب شهرستان گناباد با وسعتي برابر 607 كيلومتر مربع، مي باشد برابرآخرين آمار نفوس ومسكن در سال 1385، 3052 نفر جمعيت روستايي داشته است. و مركز آن روستاي مرغش است روستاها و آبادي‌هاي داراي جمعيت اين دهستان بالغ بر 50 مورد است. ليكن اغلب آنان كم جمعيت هستند. بزرگترين روستاهاي اين دهستان شامل خانيك، ديسفان، پچك و استاد نيز در حفظ جمعيت خود موفق نبوده اند. بعنوان مثال خانيك و ديسفان كه بر اساس سرشماريهاي قبلي جمعيت آنان بالغ بر 1000 نفر بوده است امروزه به دليل مهاجرت وسيع روستائيان داراي جمعيت كم و با نسبت جنسي نامتعادل است. از ويژگيهاي اين منطقه كم آبي و مهاجر فرستي شديد است. ليكن سبقه فرهنگي و آموزشي آن بسيار چشمگير است و تحصيل كردگان بزرگي داشته و دارد. بسياري از كسانيكه در تحول اساسي گناباد در نيمه اوليه قرن اخير مؤثر بوده‌اند فرزندان اين دهستان هستند.
مرغش :روستاي مرغش مركز دهستان مرکزی كاخك و در شرق شهر ومركزبخش كاخك واقع شده است.منطبق بر عرض جغرافيايي '09/34 شمالي و طول جغرافيايي '04/58 شرقي است و ارتفاع آن از سطح دريا 1580 متر است.تا مركز بخش 5/1 كيلومتر و تا مركز شهرستان5/25گناباد كيلومتر فاصله دارد. روستاي مرغش از روستاهاي بسياري قديمي دهستان كاخك است. بگونه اي كه تاكنون چندين مرتبه در مكانهاي مختلف ساخته شده است مرغش از روستاهاي مهاجرفرست است و جمعيت قابل توجهي از آنان در مركز و ساير شهرهاي استان ومركز شهرستان و مركزبخش كاخك سكونت دارند جمعيت مرغش در سال 1385، 104 نفر ولي اخيراً به دليل جاذبه هاي ايجاد شده جمعيت آن نسبت به آمارگيري قبلي افزايش يافته است وساخت وساز در آن بيشتر شده است .مردم مرغش كشاورز و دامدارو همچنين شاغل درمشاغلي توليد صنعتي و كارگاه هاي خدماتي درمركز بخش كاخك هستند، اراضي آبي روستا حدود 100 هكتار است و آب كشاورزي روستا از قنات تأمين مي شود.در چند سال اخير به دليل خشكسالي سراسري ، آب قنات فقط جوابگوي حدود 25 هكتار از مزارع آن مي باشد محصولات عمده اين روستا، زعفران، گندم، جوو بادام ، پسته و انواع سردرختي و فراوردهاي دامي گوسفندي و گاوي است وجود چندين واحد دامداري سنگين در مجاورت اين روستا آن را به يكي از قطبهاي توليد شير در منطقه تبديل كرده است به لحاظ امكانات بيش از 30سال است كه داراي آب آشاميدني لوله كشي بوده و انشعابات خانگي آن 30سال قبل نصب گريده است دفترمخابرات اين روستا از اوايل انقلاب داير وهم اكنون مركز ارتباطي روستاهاي شرقي كاخك مي باشد حمام قديمي كه درحال حاضر تبديل به حمام با انرژي خورشيدي شده است در حدود 50سال پيش توسط خيرين ساخته شده ودرزلزله سال 47 سالم ماند ومورد استفاده تمام اهالي منطقه اعم ازشهر كاخك و روستاهاي مجاوربوده است . مدرسه ابتدائي آن كه قريب به نيم قرن سابقه داردو از گذشته هاي دور مركز آموزشي فرزندان مردم روستا وروستاهاي مجاور بوده است و ازگذشته هاي دور كلاسهاي بزرگسالان معروف به كلاس اكابر دراين روستا تشكيل مي شده است ،اين روستا داراي مسجدي زيبا ومناسب كه اخيراً بازسازي شده ، حسينيه وفاطميه وهمچنين فروشندگي مواد سوختي نظير نفت وگازمايع وغيره مي باشد اين روستا داراي پايگاه بسيج فعال بوده وتقريباً همه مردان اين روستا دربسيج وپايگاه آن عضويت وفعالانه مشاركت دارند.وسيله نقليه مردم به شهر وانت و موتورسيكلت و سواري است. ولي به دليل فاصله كم آن تا مركز بخش كاخك غالباً مردم براي آمد وشد وخريد مايحتاج روزانه خوداين فاصله كم را پياده طي مي كنند از مهمترين ويژگيهاي اين روستا بافت روستائي منحصر به فرد آن است كه ساختمانهاي اين روستا چون درسال 47 وبعد از زلزله توسط حضرت آيت ا. . . ميلاني(ره) ساخته وبه مردم واگذار گرديده است ، برخلاف بسياري از روستا هاي منطقه بصورتي مناسب ساخته شده است و خيابانهاي آن به تناسب اهمت اصلي وفرعي بودن هرخيابان وكوچه از وسعت لازم برخوردار است . يكي از مهمترين ويژگيهاي اين روستا بعد مسافت كم و نزديكي آن به مركز بخش كاخك وبه عبارتي ديگر نزديكترين روستا به شهركاخك است كه دراين ارتباط مي توان گفت فاصله اين روستا به حرم مطهر امامزاده سلطان محمد عابد (ع) در مقايسه با كوي شهيد رجائي شهركاخك بسيار نزديكتر است.اين روستا به غير از گاز شهري ازتمامي خدمات شهري برخوردار است والبته براي گاز رساني هم نقشه برداري صورت گرفته وانشا ا... بزودي گاز اين روستا نيز متصل خواهد شد.وجود شوراهاي فعال وزحمت كش ودهياراني لايق درگذشته وحال و زحمات فراوان آنها درجهت توسعه وبرخورداري از امكاناتي ازقبيل پارك محله وزمين ورزش و. . . باعث شده است كه محيط اين روستا براي مردم جذاب ودوست داشتني باشد. وجود مردماني باهمت ويكدل ومومن از ديگر ويژگيهاي اين روستا ميباشد.

شعري نو اندرباب وجه تسميه مرغش

اين چند بيت شعر درباب وجه تسميه مرغش زيباي من سروده ونوشته شده است اميدوارم مقبول پيشگاه شما عزيزان مشكل پسند واقع شود.

نامت اي «مَرغِشْ» بگو از چيستي

درنگاه عاميان گويا که بي معنيستي

ليکن اندر پيش چشم عالم معنا شناس

پُرزِمفهومي وخوشنامي وپرمعناستي

معنيت گويند، برّاق سنگي دلرباست

قطعه اي از خاک پاک کبرياست

سنگ به سختي وبه عزّت شُهره است

تو به غيرت هم به همِّت هم حياء

شُهره اي مَرغِشْ، بنازم رسم زيباي تورا

اسم زيبا، پُر زمعنا با مسماي تورا

«مَر »تو « بي» باشد اندرمحفل اهل سخن

«غش» همانا معني ناخالصي آرد به ذهن

«مَر»چو با «غش» همنشين شد درکلام

خالصي معني دهدوقتيکه«مرغش»ميشود

کِي بديده درجهان نام تورا جاي دگر؟

مطمئنم بي نظيري، بي همانند باهماي

۱۳۸۸ تیر ۲, سه‌شنبه

وجه تسميه مرغش

وجه تسميه مرغش

در گذشته صحافان آثار ارزشمند و گرانقدر نويسندگان ودانشمندان بزرگ را پس از آنكه نوشته مي شد به روشي خاص صحافي و نگهداري مي كردند آنها پس ازتهيه صفحاتي ازکاغذ، چند برگ از آن را بر روي‌ يکديگر مي‌چسباندند و با «مشته» مي‌کوبيدند و با اين روش،‌ مقوايي‌ فشرده‌ به دست‌ مي‌آوردند و از آن، براي تهيه جلد کتابهاي ارزشمند ونفيس استفاده‌ مي‌کردند و سپس آن را تزيين مي‌کردند و براي اين‌ تزيين کردن، ابتدا، سطح کار را با ‌رنگي مناسب‌ و بيشتر زرد تيره يا سبز تيره زيرسازي‌ مي‌کردند‌ و با روغن ‌کمان - که‌ از ترکيب صمغ درخت‌ سرو وحشي و روغن‌ بزرک‌ ساخته مي‌شد - مي‌پوشاندند و قبل از ‌آن که روغن‌ کامل خشک شود، مقداري‌ مرغش‌ يا دلربا که‌ نوعي از سنگ‌هاي کوارتز و با رنگ‌هاي گوناگوني بود - مي‌ساييدند و بر روي‌ سطح‌ کار مي‌پاشيدند و سپس غلطکي چوبي‌ را بر روي آن مي‌غلطاندند تا سوده‌ها در روغن‌ کمان بنشيند و رويه جلد هموار گردد و در نهايت‌ آن را دوباره با روغن‌ کمان مي‌پوشاندند و براي تذهيب يا نقاشي‌ در اختيار مينياتورسازان و تذهيب‌کاران قرار مي‌دادند . ‌ امروزه نيز در صنعت ساعت سازي کشورسوئيس بعنوان بهترين ساعت ساز دنيا بشمار مي رود وبهترين ساعتهاي دنيا ساعتهاي سوئيسي هستند که در ساخت آن از سنگ کوارتز استفاده مي شود وساعتهاي کوارتز 21سنگ سوئيسي معٍّرف خاص وعام است و هرچه تعداد سنگهاي ساعت هاي کوارتز بيشتر باشد ارزش آن هم بيشتر است و به عبارتي ديگر در زبان فارسي کوارتز به معني سنگ دلربا يا سنگ مرغش است و دريک کلام معني مرغش از نظر اصطلاح هنري نوعي سنگ مي باشد. از نقطه نظر لغوي ودر ميان اهل قلم واهل کلام وادبيات و در فرهنگ هاي لغت فارسي مر غش اينگونه معني شده است مرغش از دو قسمت تشکيل شده است که قسمت اول «مر» به معني «بي» يا «بدون» معني شده است و قسمت دوم آن «غش» به ناخالصي معني گرديده است و هرگاه که اين دو قسمت باهم ترکيب شوند وکلمه مرکب «مرغش» راتشکيل دهند آنگاه مرغش را بي غش يابدون غش و خالص معني کرده اند وبه عبارتي ديگر در يک کلام مرغش يعني خالص و ناب و اصيل